شخصی، سیاسی است

ساخت وبلاگ

 امروز مریم اردبیلی با حکم زاکانی شهردار تهران مشاور امور بانوان شهرداری شد. او نه تنها مادر است، بلکه تعداد فرزندانش نیز بالاست(پنج فرزند)، اما این وضعیت مانع از تحصیلات عالیه او در دو رشته(پزشکی، دکتری آینده‌پژوهی) و سپس فعالیت‌های اجتماعی-فرهنگی و سیاسی‌اش نشد. همه این موارد که در ظاهر انتخاب‌هایی شخصی‌اند «تصویر» یک زن «موفق» و «الگو» را به ذهن متبادر می‌کند.

نسبت میان سه واژه «تصویر»، «موفق» و «الگو» و قرار گرفتن آنها در جمله قبل در کنار نام یک زن، که به شکل‌گیری معنایی ویژه منجر شده است، ما را با گفتمانی مشخص که این واژه‌ها را در دل خود به عناصری مهم جهت بقای خود بدل کرده است روبرو می‌کند. این گفتمان در تقاطع سیاست و زنان شکل گرفته و با تکیه بر توان رسانه‌های رسمی و استفاده از ظرفیت زنانی نزدیک به مرکز و قدرت رسمی خود را ترویج می‌کند. در این نقطه انتخاب‌های شخصی یک زن در بستری دیگر به کار گرفته می‌شوند.

مریم اردبیلی به عنوان شخصی نزدیک به مرکز و قدرت رسمی، با تکیه بر انتخاب‌های شخصی‌اش که بی‌نسبت با موقعیت‌ فردی و خانوادگی‌اش نبوده و نیستند، در بده‌بستانی نانوشته قادر است در موقعیت‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حاضر شده و فرصت‌هایی بیشتر از دیگر زنان برای فعالیت به دست بیاورد؛ در مقابل گفتمان رسمی نیز زندگی شخصی او را به عنوان وضعیتی ایده‌آل، الگو و تراز به جامعه زنان معرفی می‌کند تا در معامله‌ای پایاپای هردو بقای یکدیگر در مسیر پیش رویشان را تضمین کنند.

در چنین وضعیتی کسی از چگونگی مدیریت زندگی شخصی زن الگو-موفق در کنار زندگی اجتماعی-سیاسی و فرهنگی‌اش نمی‌پرسد، چرا که این گفتمان با قدرت رسانه‌ای خود این مسیر را، مسیری طبیعی و البته مهم جلوه داده است و اگر زنی نتواند اینگونه باشد، باید علت را در خودش بجوید. حذف بخش‌هایی از زندگی یک فرد و پررنگ کردن بخش‌هایی دیگر که محصول بخش‌های نادیده گرفته شده‌اند، عملی خنثی و یا اتفاقی نیست، بلکه کنشی معنادار است؛ چه بسا معانی پنهان در حذف بخش‌هایی که دیده نمی‌شوند بسیار مهم‌تر از معانی نهفته در پررنگ کردن بقیه بقش‌های زندگی فرد باشد. حتی در کنشی مهم و بنیادین باید پرسش را در کنار این بخش‌ها نشاند: این تیپ زن‌ها چگونه و در چه شرایطی به این نقطه رسیده است؟

پاسخ به این پرسش لزوما ما را به مقولاتی رایج چون رانت و.. نمی‌رساند، آنچه من نیز مدنظر دارم رسیدن به این پاسخ‌ها نیست؛ بلکه معتقدم تلاش برای رسیدن به پاسخ ما را به نقاطی می‌رساند که چه بسا نسبتی با دیگر عناصر موجود در گفتمانی که این تیپ زنان را الگو و موفق جلوه می‌دهد نداشته باشد. در حقیقت حذف وضعیتی که زنان الگو را به نقطه مطلوب گفتمان می‌رساند، مهمترین اتفاقی است که در این گفتمان و تصویرسازی‌ها و مفهوم‌سازیهایش رخ می‌دهد.

اینگونه است که اردبیلی و اردبیلی‌ها به مهره‌ای در یک پروژه سیاسی که نسبت چندانی با واقعیت، مسائل و مسیر جامعه زنان ندارد مبدل می‌شوند. حتی می‌توان گفت آنها دیگر یک مادر یا یک پزشک و یا یک فعال اجتماعی نیستند، بلکه دلایلی اثباتی برای به رخ کشیدن قدرت گفتمان موجودند، وضعیتی عینیت‌یافته برای طراحی‌های سیاسی. این پروژه‌های سیاسی با امتداد خود در موقعیت‌های سیاسی و مدیریتی همچون معاونت‌ها و مسئولیت‌ها و مدیریت‌ها در حوزه‌های مربوط به زنان، سعی می‌کنند هم چهره‌ها و چهره‌سازی‌های مطلوب خود را حفظ کنند و هم مبانی نظری گفتمان خود را در موقعیت‌های اجرایی و عینی پیاده‌ کنند.

حال می‌توان گفت تخصص لازم برای مسئولیت در حوزه وسیع و چه بسا پیچیده زنان از کمترین اهمیت برخوردار است، بلکه آنچه اهمیت دارد نزدیک بودن زبان و تصویر زنِ الگو به زبان سیاسی گفتمان و تصویر مطلوب اوست. در چنین نقطه‌ای تخصص در مقوله جمعیت‌شناسی، فرزندآوری شخصی در تعداد بالا در کنار تحصیلات عالیه(یعنی پیوند میان خانه و اجتماع-با نادیده گرفتن چگونگی این پیوند- که از مهم‌ترین شاخص‌های این گفتمان است) به عنصری مهم جهت مسئولیت مریم اردبیلی بدل می‌شود.

 

 

 

زمان متوقف شده...
ما را در سایت زمان متوقف شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emrozname بازدید : 53 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 20:39