دولت دانا، مردم نادان

ساخت وبلاگ

وقتی بعد از روزنامه آفتاب یزد، حسین نقاشی شعری را در وصف نادان بودن بهنوش بختیاری در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد فکری شدم مگر نادانی قباست و ما خیاطیم که آن را بر تن هرکسی که خوش داشته باشیم می پوشانیم. بعد دیدم نه، روزگاری را می گذرانیم که نه نادانی در آن قباست و نه ما خیاط، بلکه محوری به وجود آمده است به نام دولت تدبیر و امید. این محور قرار است خط فرضی و مرزی نادانی و دانایی باشد. هرکس در مرز دولت و دیدگاه هایش حرکت کند داناست و هرآنکس که کمترین زاویه ای با آن داشته باشد در نادان بودنش شکی نیست. مرزبانان و مرزداران این خط فرضی هم روشنفکران و روزنامه نگاران و رسانه چی هایی هستند که با گلوله هایی از کلمات خوش آب و رنگ و شعر و داستان و فلسفه بافی های بی پایان تا آخرین نفس به وظیفه خود عمل می کنند. همین است که دو بیت از سعدی با پزی روشنفکرانه می شود گلوله ای که به سمت بهنوش بختیاری شلیک شده و کلمات گلوله ای دلواپس و کاسب تحریم و افراطی و نان به نرخ روز خور و وابسته به جاهای خاص و عده ای معدود و معلوم الحال و .... چنان صاحب معنا می شوند که می توان دوران انقلاب اسلامی را به دوران پیشا این اصطلاحات و دوران پسا این اصطلاحات تقسیم کرد. مثلا دوره پیشادلواپس و دوره پسادلواپس!

اصلا فارغ از همه این مسائل فکری ام مگر بهنوش بختیاری چه گفت که این عده اینطور از کوره درمی روند و آسمان و زمین را یکی می کنند؟ مگر دولت فخیمه آن همه کارشناس و متخصص و دیپلمات درس خوانده و خارج رفته و زبان دان باسواد را مامور به نتیجه رساندن این مذاکرات نکرده است؟ حال چرا حامیان این لشکر عظیم و قوی و البته خود دولت فخیمه از انتقاد افراد معمولی می هراسند که اینطور برمی آشوبند؟ مگر چهار نفر سلمانی و راننده تاکسی و لبوفروش و بازیگر و نانوا و سرباز و... بیسواد که از نظر حضرات هیچ جایگاهی برای اظهار نظر ندارند چه می گویند؟ حالا اینکه 9 دی را توقیف می کنند قابل توجیه است، خب صدایش به یک جاهایی می رسد و مردم می خوانندش و ... اما لبوفروش ها و نادان ها را چرا دهان بسته می خواهند؟ به یکباره بفرمایند همه مملکت خفه بشوند بروند پی کارشان خب!

 

زمان متوقف شده...
ما را در سایت زمان متوقف شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emrozname بازدید : 169 تاريخ : دوشنبه 5 فروردين 1398 ساعت: 23:31